به گزارش سلام لردگان به نقل از فارس، فردا پنجشنبه 16 آبان 92، دور جديدي از مذاکرات بين ايران و شش کشور موسوم به 1+5 آغاز ميشود. از آنجا که اين پنجمين باري است که ژنو ميزبان اين مواجهه سياسي است، ژنو 5 ميتواند نام اختصاري مناسبي براي مذاکرات جديد باشد.
ژنو از آن رو ميزبان مذاکرات است که بنابر توافق بين وزير خارجه ايران و کاترين اشتون، مسئول هماهنگي سياست خارجي اتحاديه اروپا در اولين گام، توافق کردند که مذاکرات از اين پس در مقرهاي سازمان ملل برگزار شود، يعني نيويورک، ژنو و وين.
مذاکرات آتي تقريبا يک ماه پس از آن انجام ميشود که ايران در مذاکرات موسوم به ژنو 4، پيشنهاد جديدي را به شش کشور ارائه کرد که البته مفاد اين پيشنهاد همچنان محرمانه است. برخي از سايتهاي آمريکايي و اسرائيلي مطالبي را به اين مذاکرات منتسب کردند که از سوي طرف ايراني رد شد.
از مسلمات طرح پيشنهادي ايران آن است که ايران تاکيد دارد که بايد بر روي «هدف مشترک»، «گام اول» و «گام آخر» توافق لازم صورت پذيرد تا مراحل بعدي قابل حصول و انجام باشد. اگر طرف غربي الزام وجود چنين چارچوبي را پذيرفته باشد، قاعدتا بايد مذاکرات فردا با اين محور انجام شود که هدف مشترک، گام اول و گام آخر چيست؟ به عبارت ديگر، همان طور که از سوي مذاکرهکنندگان ايراني ابراز گرديده، مذاکرات فردا احتمالا ورود به محتواي چارچوب فوقالذکر است.
در اينجا قطعا تيم مذاکرهکننده ايراني با دو مساله مهم مواجه است:
الف – ايران در تعيين هدف مشترک علاوه بر رفع تحريمهاي تجاوزکارانه غرب، بايد از تضمين حق غنيسازي اورانيوم در خاک ايران به مقدار نياز کشور مطمئن شود. ميزان غنيسازي قطعا بر اساس نيازهاي فني کشور بالاخص در توليد برق تعيين ميشود.
ب – قطعا براي طرف غربي گام اول مهمتر است تا گام آخر. گام اول، برگ برنده ايران براي تعيين گام آخر است. تا گام آخر بهطور دقيق مورد پذيرش دو طرف واقع نشده، نبايد کارت گام اول را سوزاند. غرب با توجه به هراسهايي که از برنامه هستهاي ايران دارد، عجله دارد تا ايران گام اول را بردارد. اين کارت اکنون قابل بازي است. اگر گام آخر به درستي تعريف نشود، در آينده و پس از برداشتن گامهاي اوليه، سخت است که بتوان در خصوص آن توافق کرد.
دعواي اصلي در مذاکرات آغازين احتمالا در همين دو سطح است. اگر اين دو مساله پذيرفته شود تقريبا ميتوان گفت که مراحل آتي مذاکرات ميتواند راحتتر پيش برود. البته اصليترين مسائلي که موجب بدبيني به نتيجه مذاکرات در ايران شده نيز در همينجاست. اينکه طرف غربي حق غنيسازي ايران را بر اساس نيازهاي کشور بپذيرد و به آن اذعان کند، مساله سخت و مناقشهبرانگيزي است. جديترين درگيريهاي ديپلماتيک در همين جاست.
اصليترين تاثيري که لابيهاي صهيونيستي و رژيم صهيونيستي بر مذاکرات ميگذارند نيز در همينجاست. بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسرائيل بارها گفته است که ايران نيازي به غنيسازي ندارد. در چنين شرايطي بعيد است که غربيها بالاخص آمريکاييها به صراحت به پذيرش حق غنيسازي ايران اذعان کنند؛ مگر در سطحي بسيار محدود که رافع نيازهاي کشور نيست.
بنابراين همين جلسههاي اول مذاکرات سختترين مراحل آن است چرا که بايد بر سر موضوعات بسيار مهم به توافق دست يافت. توافق بر سر اين موضوعات عملا راه را براي توافقات بعد باز ميکند هرچند که روشن است حصول چنين توافقي بسيار سخت است.
اگر در ژنو 5، ديدگاههاي دو طرف تنها 20 درصد هم به يکديگر نزديک شود، نميتوان اين مذاکرات را شکستخورده ناميد هرچند که ميتوان گفت به اهداف خود نيل نکرده است.
يکي از مسائلي که شايد کمتر مورد توجه رسانههاست، حفظ سطح توقع از مذاکرات در سطح معقول است. بيشترين موفقيتي که ميتوان در ژنو 5 و حتي در دورهاي بعدي پيشبيني کرد، نزديک شدن تدريجي ديدگاههاي دو طرف به يکديگر است و نه بيشتر.
در ژنو 5 تحريمها به احتمال زياد لغو نميشوند و احتمالا همچنان نبرد ديپلماتيک بر سر به رسميت شناختن حق ايران براي غنيسازي صلحآميز در خاک اين کشور به سختي ادامه خواهد يافت. البته شايد در حاشيه مذاکرات توافقاتي جزئي حاصل شود.
در شرايط فعلي و پس از حمايت جدي مقام معظم رهبري از ديپلماتهاي ايراني به عنوان مامورين جمهوري اسلامي ايران، آنچه مهم است، حفظ اجماع ملي در حمايت از تيم سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همچنين حفظ نگاه واقعبينانه و جلوگيري از خوشبيني يا بدبيني مفرط است.
آنچه فردا شروع ميشود مرحله ديگري از يک نبرد است و به هيچ وجه کار سادهاي در پيش روي تيم سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نيست. اگرچه شايد زمان به نفع مذاکرات نباشد اما چارهاي جز پذيرش اين واقعيت نيست که مذاکرات زمانبر خواهد بود.